لوله پولیکا برای بقیه، قیفِ رنده اندود برای حزب اللهی‌ها

0
1929

محمدرضا شهبازی؛ یه طرح عالی برای برنامه سازی در حوزه موسیقی دارم: مجری می ایستد پشت یک استند ساده که البته یک لپ تاپ هم رویش است. بعد یکی در میان مجری درباره موسیقی حرف میزند. درباره اهمیت موسیقی, شهرت, تاثیر موسیقی بر آرامش و…
و لابلایش هم موزیک ویدئو میبینیم. رضا صادقی و فرزاد فرزین و محمد اصفهانی و علیرضا افتخاری و محمد علیزاده و… روی تصاویر مکیدن شهد گل توسط زنبور یا کرین شدن دوربین رو آبشار یا بیرون پریدن قزل آلا از آب دارند میخوانند.
پس شد مجری می ایستد پشت استند و حرف میزند و موزیک ویدئو میبینیم. یک مسابقه پیامکی هم میگذاریم که سوالش مثلا این است: آهنگساز مختارنامه که بود؟ با رسم شکل توضیح دهید.
کیف کردید طرح را؟ به نظر من که تحولی در عرصه برنامه سازی تلویزیون خواهد بود!
شب کوک با این طرح شروع کرد! فصل اولش همین بود. باربد بابایی که تازه از فرنگ برگشته بود همچین برنامه ای ساخت. بعدش فصل دوم شب کوک را ساخت که باعث شد تلویزیون تذکر بگیرد از یک نفر. بعد رفت گپ کوک را ساخت که یک شکست تمام عیار بود. بعد هم شد مجری یک برنامه شلخته و باری به هرجهت به اسم تب تاب با آن دکور گران قیمتش.
الان اما کسی یادش نیست که شب کوک چطور شروع شده است. مهم هم نیست. مهم این است که چنین طرح مسخره و ساده ای باعث میشود یکی مثل باربد بابایی جاپابگیرد و بشود برنامه ساز و طراح برنامه و… . آن هم کسی که تا قبلش با شبکه های لس آنجلسی همکاری میکرده!
مسیر برنامه سازی همین است. مسیر رشد در تلویزیون همین است. اما چرا این مسیر و این فضا که اینطور راحت در اختیار یکی مثل باربد بابایی قرار میگیرد به سختی به حزب اللهی ها میرسد؟ چرا حزب اللهی ها نمیتوانند به این راحتی از یک برنامه جمع و جور و تک دوربینه و ساده و ارزان و سطح پایین شروع کنند و کم کم کار یاد بگیرند و رشد کنند؟
شما الان همین طرح فصل اول شب کوک را بگذاری روی میز هر مدیر صداوسیما شوتت میکند بیرون! سریع با برنامه های پرمخاطب و موفق مقایسه میشوی. غافل از اینکه همانها هم از همین جاها شروع کرده اند. فصل اول خندوانه را یادتان هست؟ پنج شش سال پیش! حتی تماشاچی هم به زور گیر می آوردند برای پر کردن استودیو.
فصل اول خندوانه را یادتان هست؟ پنج شش سال پیش! حتی تماشاچی هم به زور گیر می آوردند برای پر کردن استودیو. شصت هفتاد درصد تماشاچی های هر برنامه دفعه چندمشان بود می آمدند. صندلیهایش، دکورش، آیتمهایش و… را الان ببینید توی ذوقتان میخورد. حالا برنامه گپ را که قبل از خندوانه، رامبد جوان در آی‌فیلم ساخته بود چطور؛ یادتان هست اصلا؟! یا همین برنامه نود که هنوز خیلی‌ها برایش آه و ناله می‌کنند از کجا شروع کرد؟ البته حتما راز بقا و شرط موفقیت خندوانه و نود و… در حوزه خودشان فقط این نیست که چند سالی کار کرده اند. وگرنه ورزش و مردم هم ربع قرن روی آنتن بود! کسی که یکبار برنامه ساخته باشد می‌داند خندوانه ساختن فقط از نظر فنی و اجرایی چقدر پدردرآر است. حتما تیم تولید باید زحمت بکشند و پدرشان دربیاید و عرق بریزند و با سختی‌ها بجنگند و… .
حرف این است که این فرصت را در اختیار حزب اللهی‌ها هم قرار بدهید. شاید از هر ۱۵ تا تیم، دست کم یکی جربزه کار کردن و سختی کشیدن و دائم ایده نو آوردن و… داشت و بعد از فرصت اول و دوم، توانست خودش را بعنوان یک برنامه ساز موفق اثبات کند.
می‌گویند نمی‌توانیم آنتن برنامه‌های پرمخاطبی که امتحان پس داده و تماشاچی دارد را بدهیم به یک تیم تازه‌کار که! باشد! آنتن سر صبح شبکه سه و آخر شب نسیم و ساعت یازده شبکه پنج و ساعت ده شبکه یک و… برای همینها. اصلا هم کار نداریم که همینها چطور شروع کردند؛ بگذریم! ساعت ۷ صبح شبکه آموزش چقدر بیننده دارد؟ ساعت ۳ بعد از ظهر شبکه چهار چطور؟ ده صبح وسط هفته شبکه پنج را چند نفر می‌بینند؟ دم اذان ظهر نسیم را چند نفر؟ اینها را بدهید به تیم‌های حزب‌اللهی بگذارید یک استند بگذارند و بایستند پشت یک لب تاپ و یکی در میان حرف بزنن و موسیقی پخش کنند مثلا! بگذارید تجربه کنند. بعد از تویشان چهارتا آدم حسابی که درآمد کم‌کم از هفت صبح شبکه ایران‌کالا ببرید هفت صبح شبکه آموزش مثلا.
تا کی قرار است با چوب برنامه‌های پرمخاطب، بچه‌ها رانده شوند؟ این دور و دایره بسته کی قرار است باز شود؟ گیرم که این استدلال درست باشد؛ خب باشد، کدام برنامه و تدبیر قرار است این صحنه را عوض کند؟
وقتی ورودی تلویزیون برای بقیه لوله پلیکای سایز ۵۰ است، برای حزب اللهی‌ها لااقل قیف باشد دیگر. حالا ته قیف یک رنده هم بود، بود، فدای سرتان.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید