محمود شم آبادی، فعال فرهنگی سبزواری، در یادداشتی که در صفحه مجازی خودش، منتشر کرده است، عملکرد صدا و سیما را بررسی کرده که در ادامه می خوانید.
صدا و سیمای جمهوری بی دردان!
ماجرا خیلی شفاف و ساده است. صدا و سیما سریالی ساخته به اسم «بوی باران» که نه بویی از اسلام برده نه از انقلاب. بعد نقدی بر سریال و رویهی صدا و سیما نوشته میشود ولی برادران سیسترز در جواب آن نقد، آسمان را به زمین میدوزند و زمین را به آسمان! وقتی توی لانهی مورچهها آب بیافتد، داد میزنند که دنیا را آب برداشت! حالا حکایت برادران سیسترز است! برادران ظاهرالصلاحی که اصل نقد را ول کردهاند و مشغول نوشابه باز کردن هستند! برادرانی که جواب نقد را با سیلی میدهند و در جواب یک نقد ساده، قیصیریه را به آتش میکشند! برادرانی که خودشان را بلندگوی انقلاب میدانند اما عاجزند از جواب به این سوال که صدا و سیما چه نسبتی با این گفتههای حضرت امام دارد؟ «هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام امریکایی باشد.» صدا وسیما مروج سرمایهداری مدرن است! صدا و سیما «اسلام رفاه و تجمل» را در بوق و کرنا میکند! صدا و سیما ملجا و پناه «مرفهین بیدرد» شده است.
آش شَلم قربون دست ننم!
مادر یارو آشی درست میکرد که معلوم نبود آش شلغم است یا شوربا! یارو کاری به دستپخت ننهاش نداشت و میگفت: «بهبه آش شَلم قربون دست ننم!» حالا حکایت همین برادرانی است که در برابر انتقادات از صدا و سیما، دیوار دفاعی چیدهاند! برادران سیسترز آن قدر دستشان در برابر جواب دادن به نقد صدا و سیما خالی است که رو آوردهاند به شخصپرستی و شهادتنامه و لاتبازی مجازی! به جای قربان صدقه رفتن بهتر است ببینید که صدا و سیما چه دستپختی به خوردتان میدهد! صدا و سیمایی که یک قلم وقاحتش را به ما نشان داده و روی آنتن تلویزیون «به وقت شام» را کمدی میخواند. پس فردا مطمئن باشید روی خون شهدای مدافع حرم، فرش قرمز پهن میکنند و مسلک جنگ و مردان جنگ را به سخره میگیرند. آقایان! زندگی شهید حججی و شهید صدرزاده به اندازهی «ستایش» ارزش نداشت که برایش سهگانه ساختهاید!؟ بعد طرف میآید و میگوید: «خانواده، محور تولیدات رسانه ملی است!» کدام خانواده حضرت؟ خانوادهای که «برادر با برادرش قهره؟» خانوادهای که ۲۹ شب ماه رمضان توی سر و کلهی هم میزنند و شب آخر به آبکیترین طرز ممکن، با هم آشتی میکنند؟ خانوادهای که خانهاش دوبلکس است؟ خدا بیامرزد سلمان هراتی را که در شعری گفته بود: «خانهی خلاصهی او نه شوفاژ دارد نه شومینه…» حالا مساله از شوفاژ و شومینه گذشته! مساله تمسخر مردم است. مساله ناامید کردن مردم به وسیلهی صدا و سیمایی است که قرار بود دانشگاه باشد! این صدا و سمیای جمهوری اسلامی است که از راهآهن تهران تا شوش و آن پایین مایینها متنفر است! این صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است که در شبکه تهرانش فیلمی میسازد به اسم «جاده قدیم» و شهرستانیها را احمق و کند ذهن جا میزند! جنگ بین شهرستان و تهرانی نیست. جنگ، جنگ صدا و سیمای مرفهین بیدرد است که دارد تخم نفرت میکارد.
و لاهم مومنون
کدام مردم؟ کدام جمهوری اسلامی؟ جمهوری اسلامی که فقط صدا و سیما دههی فجر یاد امام و انقلاب میافتد؟ برادران سیسترز فرت و فرت برای مردم نسخه میپیچند و شدهاند تئوریسین انقلاب! کدام مردم؟ کدام انقلاب؟ کدام سیما؟ این مملکت چند هزار شهید داده؟ چند سریال درباره شهدا ساخته شده است؟ خدا پدر حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست را بیامرزد که یک «وضعیت سفید» ساختند! جهاد سازندگی و فعالیتهایش ارزش فیلم شدن ندارد؟ زندگی عادی یک روستایی، یک شالیکار ارزش فیلم شدن ندارد؟ چرا زندگی کارگران معدن زمستان یورت سریال نمیشود؟ براداران سیسترز! دعوا سر مردم است نه فلان مرد! مردمی که صدا و سیمای ملی باید بنشینند و اراجیفی را ببینند که در دکان صادق هدایت هم پیدا نمی شود!
امام در صدا و سیما هم مظلوم است! امامی که صدا و سیما فقط در ۲۲ بهمن به یادش میافتد و چهارده خرداد! بعد از چهل سال صدا و سیمای جمهوری اسلامی در برابر انقلاب اسلامی فقط تسلیم شده ولی هنوز به آن ایمان نیاورده! اگر ایمان به جمهوری اسلامی بود، برنامه های سادیستی در آن جایی نداشت. اگر صدا و سیما به انقلاب ایمان داشت، باید آن قدر همت داشت که از زندگی شهید همت یک سریال بسازد. زندگی دکتر شریعتی و شهید مطهری ارزش سریال شدن نداشته؟! زندگی کاظمی آشتیانی ارزش سریال شدن نداشته؟! لابد فقط زندگی بچه پولدارها ارزش داشته و سریال های خاله زنکی و دعواهای پوسیدهی مادر شوهر و عروس! مدیران صدا و سیما هنوز به انقلاب ایمان نیاوردهاند که اگر ایمان داشتند برای یکی از نخبههای علمی و فرهنگی سریالی میساختند.
برادران سیسترز!
برادران سیسترز عنوان کتابی است که فیلمی هم از آن ساخته شده. در معرفی برادران سیسترز آمده است: «برادران سیسترز قاتلانی مشهور و خونسردند که برای «ناخدا» کار میکنند. در واقع آنها همه کسانی که ناخدا ازشان خوشش نمیآید را مرخص میکنند و حتی نمیدانند که طرف چه کار کرده!»
برادران سیسترز مدافع وضع موجودند بی آنکه بدانند ادامهی وضع موجود چه ضربهای به انقلاب میزند. به قول قزوه مشکل ما از روزی شروع شد که «هیچ کس به ریش داران بی ریشه نگفت/ بالای چشمتان ابروست!» وقتی صدا و سیمای ما جایی برای مستضعفین و پابرهنهها نیست! وقتی پابرهنهها باید بنشینند پای تلویزیون و زندگی بچه پولدارها را دنبال کنند. وقتی فرهنگ فقط چیزی در حد بخشنامه است و بشودهای دستوری! وقتی زندگی شهید همدانی و احمدیروشن و طهرانی در آنتن صدا و سیما جایی ندارد. بهتر است چیزی نگوییم که به تریج قبای برادران سیسترز برخورد! زنده باد برجام! زنده باد ایمانهای دلاری! زنده باد اسلام آمریکایی! «بگذار صغری سر بچههایش را/ با سیراب و شیردان گرم کند/ زینب همچنان پیه آب کند/ مادر سه شهید دق کند/ امام خون دل بخورد…خدایا! به ما اسلام ناب آمریکایی عطا کن/ تا از هر اتهامی مبرا باشیم!»
***
گفتنی است براساس فراخوان نهضت تحول مردمی در صدا و سیما، آحاد مردم، فعالان و تشکلهای فرهنگی انقلاب اسلامی میتوانند نقدها، نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را در قالبهای مختلف پیام متنی(نظر، یادداشت، مقاله، گزارش و…)، محصولات صوتی و تصویری(مستند، کلیپ، ویدیوی شخصی، …) و… خود را به پایگاه اطلاع رسانی Gaamdovom.com ارسال یا با هشتگ #گام_دوم_صداوسیما و #گام_دوم_دررسانه_ملی در شبکههای اجتماعی منتشر کنند.