اسمش روی آن هست دیگر! صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران!
یعنی صدا و سیمایی که باید در خدمت جمهوری اسلامی ایران که زاده ی انقلاب اسلامی است، قرار داشته باشد. پس باید تلاش کند در راستای انقلاب و فرهنگ آن فعالیت کند. فرهنگی که در آن مستضعفین دارای جایگاه ویژه ای هستند. فرهنگی که در آن مفاهیمی همچون عدالت،معرفت و اخلاق حرف اول را می زنند.
اما آیا تعریف ما شامل صدا و سیمای فعلی می شود؟ صدا و سیمایی که حتی پیام های بازرگانی آن مروج تجمل گرایی است. فیلم و سریالهایش هم که نمایش دهنده ی طبقه خاصی از جامعه است؛ که اغلب آنهایی هستند که نه تنها دستشان به دهنشان می رسد بلکه از سرشان هم رد می کند و به طاق آسمان می خورد. این ها تعریف ما نیست.
صدا و سیمایی که می توان گفت تقریبا هیچ اثری در زمینه ی حوادث و اتفاقات تأثیر گذار مربوط به کشور و انقلاب در دوران بعد از جنگ نداشته است. دانشمندان هستهای را ترور کردند، بخاری از صدا و سیما بلند نشد. مدافعان حرم یک به یک شهید می شدند، خبری از صدا و سیما نبود. این ها تعریف ما نیست. با مشاهده و تحلیل عملکرد صدا و سیما در چند سال اخیر می توان دریافت که هیچ نظام فکری مشخصی در آن وجود ندارد. اکثریت آثار صدا و سیما نه تنها حرف انقلاب را نمی زنند، بلکه در مواقعی بر ضد فرهنگ انقلاب عمل کرده اند. همه اینها نشان می دهد این سازمان صاحب فکر و اندیشه نیست.
اگر این سازمان برای خود دارای عقایدی و قوانینی مبنی بر آرمان های انقلابی باشد، آنگاه هر فیلمسازی با هر مفهوم ضالّه ای پا به عرصه نخواهد گذاشت.
آن زمان است که هنرمندان انقلابی که تعدادشان هم کم نیست، فرصت رشد پیدا میکنند؛ و با آثار خود جامعه ای انقلابی و متعهد و با بصیرت پرورش می دهند. آن زمان است که می توان این سازمان را صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نامید.
-یادداشت ارسالی فطرس ملک زاده؛ دانش آموز دبیرستان شاهد معراج مشهد
***
نقدها، نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را در قالبهای مختلف پیام متنی،محصولات صوتی و تصویری و… میتوانید به پایگاه اطلاع رسانی Gaamdovom.com ارسال نمود(بخش ارسال محتوا) یا با هشتگ #گام_دوم_صداوسیما و #گام_دوم_دررسانه_ملی در شبکههای اجتماعی منتشر نمایید.